امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Equine

ˈekwaɪn / / ˈiː- ˈekwaɪn / / ˈiː-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
اسب‌مانند، اسبی، مربوط به اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She admired the equine beauty of the thoroughbred.
- او زیبایی اسب اصیل را تحسین می‌کرد.
- The equine athletes raced gracefully across the field.
- ورزش‌کاران اسب‌سواری به‌زیبایی در زمین مسابقه دادند.
noun countable
جانورشناسی اسب، هر حیوان اسب‌سان
- The equine galloped gracefully across the field.
- اسب به‌زیبایی در سراسر زمین تاخت.
- The equine was trained for competitive racing.
- اسب برای مسابقات رقابتی آموزش دیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equine

  1. noun Hoofed mammals having slender legs and a flat coat with a narrow mane along the back of the neck
    Synonyms: horse, equid, roan
  2. Synonyms: caballine, chevaline

ارجاع به لغت equine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equine

لغات نزدیک equine

پیشنهاد بهبود معانی