امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Esp

    ˌiː es ˈpiː ˌiː es ˈpiː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    abbreviation
    به‌ویژه، به‌خصوص

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    abbreviation
    ادراک فراحسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد esp

    1. noun Apparent power to perceive things that are not present to the senses
      Synonyms: clairvoyance, second-sight, insight, intuition, perception, sixth sense, extrasensory-perception, telepathy, esp

    ارجاع به لغت esp

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «esp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/esp

    لغات نزدیک esp

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return