امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Estrogen

ˈestrədʒn ˈiːstrədʒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

هورمون جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان می‌شود، ماده که به‌طور طبیعی در گیاهان وجود دارد و دارای اثرات حیاتی مشابه است

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد estrogen

  1. noun A general term for female steroid sex hormones that are secreted by the ovary and responsible for typical female sexual characteristics
    Synonyms: oestrogen

ارجاع به لغت estrogen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «estrogen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/estrogen

لغات نزدیک estrogen

پیشنهاد بهبود معانی