امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Estuary

ˈestueri ˈestʃuəri / / -tʃəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    estuaries

معنی

noun
دهانه رودخانه بزرگی که تشکیل خلیج کوچکی دهد، مدخل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد estuary

  1. noun mouth
    Synonyms: arm, creek, firth, fjord, inlet, tidewater, waterway

ارجاع به لغت estuary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «estuary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/estuary

لغات نزدیک estuary

پیشنهاد بهبود معانی