امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ethos

ˈiːθɑːs ˈiːθɒs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular
شیوه‌نامه، نظام رفتاری، نظام اخلاقی، اصول اخلاقی، اصول رفتاری، رفتار، باور، منش، روحیه، خصلت، خصیصه، ویژگی، خلق‌وخو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The company's ethos prioritizes sustainability and ethical practices.
- نظام اخلاقی شرکت، پایداری و شیوه‌های اخلاقی را در اولویت قرار می‌دهد.
- His leadership style reflects a strong ethos of transparency and inclusivity.
- سبک رهبری او منعکس کننده‌ی روحیه‌ی مقتدر از صداقت و برابری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ethos

  1. noun The thought processes characteristic of an individual or group
    Synonyms: mindset, mentality, mind, psyche, psychology

ارجاع به لغت ethos

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ethos» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ethos

لغات نزدیک ethos

پیشنهاد بهبود معانی