معنی ety به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

توضیحات

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: etym و .ety

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation

زبان‌شناسی (etymology) ریشه‌شناسی، اتیمولوژی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- My professor is an expert in the ety. of ancient Greek words.

- استادم متخصص اتیمولوژی واژه‌های یونان باستان است.

- The study of etym is crucial for linguists and historians alike.

- مطالعه‌ی ریشه‌شناسی برای زبان‌شناسان و تاریخ‌نگاران بسیار مهم است.

abbreviation

زبان‌شناسی (etymological) ریشه‌شناختی، مربوط به ریشه‌شناسی، مربوط به اتیمولوژی

- The ety relationship between these two words is quite interesting.

- رابطه‌ی ریشه‌شناختی بین این دو کلمه بسیار جالب است.

- ety. study

- مطالعه‌ی ریشه‌شناختی

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ety

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «ety» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ety

لغات نزدیک ety

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی