امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Evaluation

ɪˌvæljuˈeɪʃən ɪˌvæljuˈeɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    evaluations

معنی

noun C1
ارزیابی، ارزشیابی، سنجش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evaluation

  1. noun judgment
    Synonyms: appraisal, appraisement, assessment, calculation, decision, estimate, estimation, guesstimation, interpretation, opinion, rating, stock, take, valuation

لغات هم‌خانواده evaluation

  • noun
    evaluation
  • verb - transitive
    evaluate

ارجاع به لغت evaluation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evaluation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evaluation

لغات نزدیک evaluation

پیشنهاد بهبود معانی