امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Evenings

ˈiːvnɪŋz ˈiːvnɪŋz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
هرشب، شب‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Evenings, she went to parties or the movies.
- شب‌ها مهمانی یا سینما می‌رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evenings

  1. noun The latter part of the day (the period of decreasing daylight from late afternoon until nightfall)
    Synonyms: dusks, evens, eves, afternoons, twilights, sunsets
    Antonyms: mornings

ارجاع به لغت evenings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evenings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evenings

لغات نزدیک evenings

پیشنهاد بهبود معانی