امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Evocation

ˌiːvoʊˈkeɪʃn̩ ˌiːvəʊˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    evocations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
حقوق احاله به دادگاه بالاتر، احضار، احاله پرونده، یادگار
- the evocation of spirits
- احضار ارواح
- The consequence of this deed was the evocation of protests from several states.
- نتیجه این عمل برانگیختن اعتراض از سوی چندین ایالت بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evocation

  1. noun summoning
    Synonyms: conjuration, calling forth, invocation, summons

ارجاع به لغت evocation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evocation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evocation

لغات نزدیک evocation

پیشنهاد بهبود معانی