امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exaggerate

ɪɡˈzædʒəreɪt ɪɡˈzædʒəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    exaggerated
  • شکل سوم:

    exaggerated
  • سوم‌شخص مفرد:

    exaggerates
  • وجه وصفی حال:

    exaggerating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb C1
اغراق‌آمیز کردن، بیش‌از‌حد واقع شرح دادن، مبالغه کردن در، گزافه‌گویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She exaggerated her own daughter's virtues.
- او صفات نیک دختر خود را بزرگ می‌کرد.
- Don't exaggerate!
- غلو نکن!
- Their propaganda machine exaggerates everything grossly.
- دستگاه تبلیغاتی آن‌ها در همه‌چیز سخت مبالغه می‌کند.
- The striped dress exaggerates her shortness.
- پیراهن خط‌دار قدش را بیش‌از‌حد کوتاه نشان می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exaggerate

  1. verb overstate, embellish
    Synonyms: amplify, blow out of proportion, boast, boost, brag, build up, caricature, color, cook up, corrupt, distort, embroider, emphasize, enlarge, exalt, expand, fabricate, falsify, fudge, go to extremes, heighten, hike, hyperbolize, inflate, intensify, lay it on thick, lie, loud talk, magnify, make too much of, misquote, misreport, misrepresent, overdo, overdraw, overemphasize, overestimate, pad, pretty up, puff, put on, pyramid, romance, romanticize, scam, stretch, up
    Antonyms: depreciate, minimize, play down, reduce, understate

ارجاع به لغت exaggerate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exaggerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exaggerate

لغات نزدیک exaggerate

پیشنهاد بهبود معانی