امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Exhibited

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      exhibits

    • وجه وصفی حال:

      exhibiting

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C1
    نشان‌داده‌شده، به نمایش درآمده، عرضه‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - the exhibited paintings
    - نقاشی‌های به نمایش درآمده
    - the exhibited cultural artifacts
    - مصنوعات فرهنگی عرضه‌شده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد exhibited

    1. adjective shown
      Synonyms: presented, advertised, displayed

    ارجاع به لغت exhibited

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «exhibited» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exhibited

    لغات نزدیک exhibited

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی