امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Exit Visa

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      exit visas

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun countable
    ویزای خروج، روادید خروج از کشور (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد تا از کشور خارج شوند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - She finally received his exit visa after weeks of waiting.
    - سرانجام، پس‌از هفته‌ها انتظار، ویزای خروج خود را دریافت کرد.
    - The exit visa receipt process can be complicated and time-consuming.
    - فرایند دریافت ویزای خروج از کشور می‌تواند پیچیده و وقت‌گیر باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد exit visa

    1. noun a document or authorization that allows a person to leave a country

    ارجاع به لغت exit visa

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «exit visa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exit-visa

    لغات نزدیک exit visa

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی