امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Experimentally

ɪkˌsperəˈment̬li ɪkˌsperəˈmentl-i
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
آزمایشگرانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد experimentally

  1. adverb tentatively
    Synonyms: temporarily, on trial, provisionally, on probation, empirically, analytically

لغات هم‌خانواده experimentally

ارجاع به لغت experimentally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «experimentally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/experimentally

لغات نزدیک experimentally

پیشنهاد بهبود معانی