امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Expository

ɪkˈspɑːzɪtɔːriː eksˈpɒzɪtərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
توضیحی، تفسیری، نمایشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- expository writing
- نگارش توضیحی (نوشتن در بیان اندیشه یا پدیده و غیره)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expository

  1. adjective descriptive
    Synonyms: critical, disquisitional, elucidative, exegetic, explanatory, explicative, explicatory, hermeneutic, illustrative, informative, interpretive

ارجاع به لغت expository

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expository» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expository

لغات نزدیک expository

پیشنهاد بهبود معانی