امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Externalization

ɪkˌstɝːnləˈzeɪʃn ɪkˌstɜːnlaɪˈzeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خارجی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد externalization

  1. noun A physical entity typifying an abstraction
    Synonyms: externalisation, exteriorization, embodiment, incarnation, manifestation, materialization, objectification, personalization, personification, substantiation, type, prosopopeia, exteriorisation

ارجاع به لغت externalization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «externalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/externalization

لغات نزدیک externalization

پیشنهاد بهبود معانی