امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Extremist

ɪkˈstriːmɪst ɪkˈstriːmɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective countable C2
افراطی، افراط‌کار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extremist

  1. noun person zealous about a belief
    Synonyms: agitator, die-hard, fanatic, radical, revolutionary, revolutionist, ultra, ultraist, zealot
    Antonyms: conservative, moderate

لغات هم‌خانواده extremist

ارجاع به لغت extremist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extremist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extremist

لغات نزدیک extremist

پیشنهاد بهبود معانی