امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

F

ef ef
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
ششمین حرف الفبای انگلیسی
noun
صدای "ف" در واژه‌ی fire
noun
ششمین رقم یا قلم (در فهرست یا گروه و غیره)
noun
هرچیز به این شکل: F
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد f

  1. The capacitance of a capacitor that has an equal and opposite charge of 1 coulomb on each plate and a voltage difference of 1 volt between the plates
    Synonyms: fluorine, farad, atomic number 9
  2. noun The 6th letter of the Roman alphabet
    Synonyms: f
  3. noun A degree on the Fahrenheit scale of temperature
    Synonyms: degree-fahrenheit

ارجاع به لغت f

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «f» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/f

لغات نزدیک f

پیشنهاد بهبود معانی