امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fall Upon

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
تجربه کردن، تحمل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fall upon

  1. phrasal verb Fall on; to experience; to suffer

ارجاع به لغت fall upon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fall upon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fall-upon

لغات نزدیک fall upon

پیشنهاد بهبود معانی