امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fanatical

fəˈnætɪkl̩ fəˈnætɪkl̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more fanatical
  • صفت عالی:

    most fanatical

معنی

adjective
شخص متعصب، دارای احساسات شدید(مذهبی وغیره)، دارای روح پلید، دیوانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fanatical

  1. adjective overenthusiastic
    Synonyms: biased, bigoted, bugged, burning, contumacious, credulous, devoted, dogmatic, domineering, enthusiastic, erratic, extreme, fervent, feverish, fiery, frenzied, headstrong, high on, immoderate, impassioned, impulsive, incorrigible, infatuated, mad, monomaniacal, narrow-minded, nuts for, obsessed, obsessive, obstinate, opinionated, partial, partisan, passionate, possessed, prejudiced, rabid, radical, raving, single-minded, stubborn, turned on, unruly, violent, visionary, wild, willful, zealous
    Antonyms: disinterested, dispassionate, impartial, unenthusiastic

ارجاع به لغت fanatical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fanatical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fanatical

لغات نزدیک fanatical

پیشنهاد بهبود معانی