امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Far-off

fɑːrrˈɒf fɑːrˈɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دور، دوردست، خیلی دور، دورافتاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- the rumbling of far-off thunders
- غرش تندرهای دور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد far-off

  1. adjective Far from others in space, time, or relationship
    Synonyms: distant, faraway, far, remote, far-flung, removed

ارجاع به لغت far-off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «far-off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/far-off

لغات نزدیک far-off

پیشنهاد بهبود معانی