امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Farrago

fəˈrɑːrɡoʊ fəˈrɑːɡəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آمیزش، توده درهم‌وبرهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد farrago

  1. noun A motley assortment of things
    Synonyms: hodgepodge, mishmash, medley, mess, odds and ends, oddments, melange, jumble, ragbag, mingle-mangle, olio, hotchpotch, gallimaufry, omnium-gatherum

ارجاع به لغت farrago

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «farrago» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/farrago

لغات نزدیک farrago

پیشنهاد بهبود معانی