امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fascinating

ˈfæsəneɪtɪŋ ˈfæsəneɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fascinated
  • شکل سوم:

    fascinated
  • سوم‌شخص مفرد:

    fascinates

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
فریبنده، دلربا، دلکش، دل‌فریب، جذاب، مجذوب‌کننده، گیرا، خیره‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a fascinating documentary
- مستند جذاب
- fascinating landscape
- چشم‌انداز خیره‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fascinating

  1. adjective interesting, spellbinding
    Synonyms: alluring, appealing, attractive, bewitching, captivating, charming, compelling, delectable, delightful, enchanting, engaging, engrossing, enticing, glamorous, gripping, intriguing, irresistible, ravishing, riveting, seducing, seductive, siren
    Antonyms: boring, repulsive, uninteresting

ارجاع به لغت fascinating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fascinating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fascinating

لغات نزدیک fascinating

پیشنهاد بهبود معانی