امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fashionably

ˈfæʃnəbli ˈfæʃnəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(به گونه‌ای که تحت‌تأثیر یا نمایانگر سبک یا گرایش رایج باشد) طبق رسم معمول، مطابق ترند روز، بر اساس مد روز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Her skin is flawless, her hair fashionably short.
- پوستش بی‌عیب‌ونقص است، موهایش مطابق ترند روز کوتاه است.
- a fashionably dressed woman
- زنی که بر اساس مد روز لباس پوشیده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fashionably

  1. adverb In a fashionable manner
    Antonyms: unfashionably

لغات هم‌خانواده fashionably

ارجاع به لغت fashionably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fashionably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fashionably

لغات نزدیک fashionably

پیشنهاد بهبود معانی