امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fatness

ˈfætnəs ˈfætnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
فربهی، چربی، برکت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fatness

  1. noun overweight
    Synonyms: adiposity, breadth, bulkiness, corpulence, distension, flab, flesh, fleshiness, girth, grossness, heaviness, heftiness, inflation, largeness, obesity, plumpness, portliness, protuberance, pudginess, rotundity, size, stoutness, tumidity, weight
    Antonyms: skinniness, slimness, thinness, underweight

ارجاع به لغت fatness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fatness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fatness

لغات نزدیک fatness

پیشنهاد بهبود معانی