امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fawning

ˈfɑːnɪŋ ˈfɔːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
متملق، چاپلوس، تملق‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- fawning politicians
- سیاست‌مداران چاپلوس
- Her fawning attitude
- رفتار تملق‌آمیزش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fawning

  1. adjective deferential, groveling
    Synonyms: abject, adulatory, bootlicking, bowing, brownnosing, compliant, cowering, crawling, cringing, flattering, humble, ingratiating, kowtowing, mealy-mouthed, obsequious, parasitic, prostrate, scraping, servile, slavish, sniveling, spineless, submissive, subservient, sycophant, sycophantic
    Antonyms: aloof, cool, disinterested, proud, unfriendly

ارجاع به لغت fawning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fawning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fawning

لغات نزدیک fawning

پیشنهاد بهبود معانی