امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Feminist

ˈfemɪnɪst ˈfemɪnɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    feminists

معنی

noun countable C1
طرفدار حقوق زنان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد feminist

  1. noun A supporter of feminism
    Synonyms: women's rightist, women's liberationist, libber

ارجاع به لغت feminist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «feminist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/feminist

لغات نزدیک feminist

پیشنهاد بهبود معانی