امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fencing

ˈfensɪŋ ˈfensɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fenced
  • شکل سوم:

    fenced
  • سوم شخص مفرد:

    fences

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun uncountable
ورزش شمشیر‌بازی
noun uncountable
چوب، سیم، توری، (برای کشیدن حصار) نرده
noun uncountable
حصار‌کشی، نرده کشی
- Fencing was a part of German college education.
- شمشیربازی جزئی از آموزش دانشگاهی آلمان‌ها بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fencing

  1. noun foils
    Synonyms: foil work, swordplay, swordsmanship

ارجاع به لغت fencing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fencing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fencing

لغات نزدیک fencing

پیشنهاد بهبود معانی