امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ferrite Core

    American: ˈferaɪtˈkɔːr British: ˈferaɪtkɔː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    هسته‌ی فریت (گونه‌ای از هسته‌های مغناطیسی که روی آن سیم‌پیچی‌های ترانسفورماتور نصب می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The ferrite core is a crucial part of a magnetic antenna, which is used to receive radio signals.
    - هسته‌ی فریت بخش مهمی از آنتن مغناطیسی است که از آن برای دریافت سیگنال‌های رادیویی استفاده می‌شود.
    - The size and shape of a ferrite core can greatly impact the efficiency of an electronic device.
    - اندازه و شکل هسته‌ی فریت می‌تواند تأثیر زیادی بر کارایی دستگاه الکترونیکی بگذارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت ferrite core

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ferrite core» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ferrite-core

    لغات نزدیک ferrite core

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی