ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Fescue

ˈfeˌskjuː ˈfeˌskjuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    چوب کوچکی که به‌وسیله‌ی آن آموزگار چیزی را به شاگرد نشان می‌دهد، حصیر، بوریا، با چوب نوک تیزنشان دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fescue

  1. noun Grass with wide flat leaves cultivated in Europe and America for permanent pasture and hay and for lawns
    Synonyms: fescue grass, meadow fescue, Festuca elatior

ارجاع به لغت fescue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fescue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fescue

لغات نزدیک fescue

پیشنهاد بهبود معانی