امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Finespun

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ریز بافت، نازک رشته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد finespun

  1. adjective So slight as to be difficult to notice or appreciate
    Synonyms: delicate, fine, nice, hairsplitting, refined, subtle
  2. adjective Notable for fineness or fragility
    Synonyms: slight

ارجاع به لغت finespun

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «finespun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/finespun

لغات نزدیک finespun

پیشنهاد بهبود معانی