امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fingerstall

ˈfɪŋɡəstɔːrl ˈfɪŋɡəstɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(کلاهک یا پوشش پلاستیکی یا چرمی که انگشت مجروح را در آن می‌گذارند) کلاهک انگشت، انگشت‌پوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fingerstall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fingerstall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fingerstall

لغات نزدیک fingerstall

پیشنهاد بهبود معانی