امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fire Station

ˈfaɪərˈsteɪʃn̩ ˈfaɪəˈsteɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fire stations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
ایستگاه آتش‌نشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- We need to call the fire station for help.
- باید برای کمک به ایستگاه آتش‌نشانی زنگ بزنیم.
- The fire station is equipped with modern firefighting equipment.
- ایستگاه آتش‌نشانی به تجهیزات آتش‌نشانی مدرن مجهز شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fire station

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fire station» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fire-station

لغات نزدیک fire station

پیشنهاد بهبود معانی