امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

First Cousin

ˈfɜrːstˈkʌzən ˈfɜːstˈkʌzən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    first cousins

معنی

پسر‌عمو، پسر‌خاله، پسر‌عمه، پسر‌دایی، دختر‌عمو، دختر‌خاله، دختر‌عمه، دختر‌دایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت first cousin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «first cousin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/first-cousin

لغات نزدیک first cousin

پیشنهاد بهبود معانی