معنی fit as a fiddle به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

صحیح و سالم. سرحال. سر و مر و گنده. سالم و سرحال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- My grandfather is 90 years old, but he is as fit as a fiddle.

- پدربزرگم 90 ساله است اما کاملا سالم و سرحال است.

- She had fallen very ill, but with rest and medication, she is now fit as a fiddle.

- او بسیار مریض شده بود اما با استراحت و دارو حالا کاملا سرحال است.

- After a refreshing vacation by the sea, I now feel fit as a fiddle.

- بعد از یه تعطیلات نیروبخش نزدیک دریا حالا احساس سرحالی می‌کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fit as a fiddle

idiom In good health

ارجاع به لغت fit as a fiddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «fit as a fiddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fit-as-a-fiddle

لغات نزدیک fit as a fiddle

- fisure
- fit
- fit as a fiddle
- fit in
- fit into

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی