امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Fix On

    fɪks ɑn fɪks ɒn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از fix upon به‌ جای fix on استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb B1
    انتخاب کردن، گزیدن، تعیین کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - I need to fix on a color for the living room walls.
    - باید برای دیوارهای اتاق نشیمن رنگی را انتخاب کنم.
    - She couldn't fix on a career path.
    - او نمی‌توانست یک مسیر شغلی را انتخاب کند.
    phrasal verb
    خیره نگاه کردن، خیره شدن، زل زدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت fix on

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fix on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fix-on

    لغات نزدیک fix on

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی