امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flamethrower

ˈfleɪmθroʊər ˈfleɪmθrəʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شعله‌افکن، آتش‌افکن، آتش‌پاش (وسیله‌ای مکانیکی برای تولید رشته‌ای کنترل‌شده از آتش)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The soldier equipped with a flamethrower charged forward, engulfing the enemy in flames.
- سرباز مجهز به شعله‌افکن به جلو حمله کرد و دشمن را در آتش فرو برد.
- The museum had an exhibit showcasing the flamethrower used during World War II.
- این موزه نمایشگاهی داشت که آتش‌پاش استفاده‌شده در جنگ جهانی دوم را به نمایش می‌گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت flamethrower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flamethrower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flamethrower

لغات نزدیک flamethrower

پیشنهاد بهبود معانی