امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flasher

ˈflæʃər ˈflæʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(دستگاه یا شخص) روشن و خاموش کن، سوسو زن، چشمک‌زن، فروزش‌گر، رخشان‌گر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
(اتومبیل) چراغ راهنما
noun
(آدم) شرمگاه‌نما، عورت‌نما
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flasher

  1. noun An exhibitionist who flashes
    Synonyms: blinker
  2. noun Someone with a compulsive desire to expose the genitals
    Synonyms: exhibitionist

ارجاع به لغت flasher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flasher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flasher

لغات نزدیک flasher

پیشنهاد بهبود معانی