گذشتهی ساده:
flatteredشکل سوم:
flatteredسومشخص مفرد:
flattersوجه وصفی حال:
flatteringصفت عالی:
flattestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به خود دسته گل تقدیم کردن، خرسند شدن یا بودن، به خود بالیدن، امید واهی داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flatter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flatter