امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flea-bitten

American: ˈfliːbɪtən British: ˈfliːbɪtən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
کک گزیده
- the flea-bitten baby cried all night
- کودک کک گزیده تمام شب گریه کرد
adjective
(محل) پر از کک، کک‌زده
adjective
(مسافرخانه و غیره) بد و ارزان قیمت، لکنته
adjective
(اسب) مگسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flea-bitten

  1. adjective Worn and broken down by hard use
    Synonyms: creaky, decrepit, derelict, run down, woebegone

ارجاع به لغت flea-bitten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flea-bitten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flea-bitten

لغات نزدیک flea-bitten

پیشنهاد بهبود معانی