امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flesh And Blood

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
بدن انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flesh and blood

  1. noun offspring or relatives
    Synonyms: blood relative, children, clay, consanguinean, family, kids, kin, kith and kin, offspring, organism, relatives, uterine kin

ارجاع به لغت flesh and blood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flesh and blood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flesh-and-blood

لغات نزدیک flesh and blood

پیشنهاد بهبود معانی