امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Floral

ˈflɔːrəl ˈflɔːrəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
گلدار
- a floral design
- طرح گل‌دار
- The floral design is by Mehri.
- آرایش گل‌ها توسط مهری انجام شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد floral

  1. adjective decorated with flowers
    Synonyms: blooming, blossoming, blossomy, botanic, decorative, dendritic, efflorescent, flower-patterned, flowery, herbaceous, sylvan, verdant

ارجاع به لغت floral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «floral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/floral

لغات نزدیک floral

پیشنهاد بهبود معانی