امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Fluorine

    ˈflɔːriːn ˈflʊəriːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    نماد: F

    عدد اتمی: 9

    جرم اتمی: 18.998

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی فلوئور، عنصر فلوئور
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Fluorine is the most reactive element in the periodic table.
    - فلوئور واکنش‌پذیرترین عنصر جدول تناوبی است.
    - Fluorine is commonly used in toothpaste to prevent cavities.
    - در خمیردندان برای جلوگیری از پوسیدگی معمولاً از فلوئور استفاده می‌شود.
    - The presence of fluorine can enhance the durability of certain materials.
    - وجود عنصر فلوئور می‌تواند ماندگاری برخی مواد را افزایش دهد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fluorine

    1. noun a nonmetallic univalent element belonging to the halogens; usually a yellow irritating toxic flammable gas; a powerful oxidizing agent; recovered from fluorite or cryolite or fluorapatite

    ارجاع به لغت fluorine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fluorine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fluorine

    لغات نزدیک fluorine

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند