امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flying Fox

ˈflaɪɪŋˈfɑːks ˈflaɪɪŋfɒks
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از fruit bat به‌ جای flying fox استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی روباه پرنده (نوعی خفاش که میوه‌خوار است)
- We observed a colony of flying foxes.
- کلنی روباه‌های پرنده را دیدیم.
- The flying fox soared through the night sky, searching for ripe fruit.
- روباه پرنده در آسمان شب اوج گرفت و به دنبال میوه‌ی رسیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت flying fox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flying fox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flying-fox

لغات نزدیک flying fox

پیشنهاد بهبود معانی