امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Flyover

    ˈflaɪˌoʊvər ˈflaɪ-əʊvə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      flyovers

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی بریتانیایی روگذر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The flyover was closed for maintenance.
    - روگذر به منظور تعمیر و نگهداری بسته شد.
    - The city's new flyover connects the north and south sides of town.
    - روگذر جدید شهر، ضلع‌های شمالی و جنوبی شهر را به هم متصل می‌کند.
    noun countable
    انگلیسی آمریکایی پرواز نمایشی (پروازی که در آن گروهی از هواپیماها به عنوان بخشی از یک مراسم با الگویی خاص پرواز می‌کنند)
    - The flyover of helicopters carrying the national flag was a fitting tribute to the country's independence day.
    - پرواز بالگردهای حامل پرچم ملی ادای احترامی شایسته به روز استقلال کشور بود.
    - a flypast of military planes
    - پرواز نمایشی هواپیماهای نظامی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد flyover

    1. noun Bridge formed by the upper level of a crossing of two highways at different levels
      Synonyms: overpass
    2. noun A flight at a low altitude (usually of military aircraft) over spectators on the ground
      Synonyms: fly-by, flypast

    ارجاع به لغت flyover

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «flyover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flyover

    لغات نزدیک flyover

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند