امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flyspeck

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
فضله مگس، ذره، چیز جزئی و بی‌اهمیت، دارای لکه مگس کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flyspeck

  1. adjective Very small
    Synonyms: bantam, diminutive, lilliputian, midget, petite, tiny

ارجاع به لغت flyspeck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flyspeck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flyspeck

لغات نزدیک flyspeck

پیشنهاد بهبود معانی