امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fm

ˌef ˈem ˌef ˈem
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Fm) فرمیم، عنصر فرمیم (نماد شیمیایی عنصر Fermium)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
abbreviation
(فیزیک) تعدیل بسامد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fm

  1. Modulation of the frequency of the (radio) carrier wave
    Synonyms: fermium, frequency modulation, atomic number 100

ارجاع به لغت fm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fm

لغات نزدیک fm

پیشنهاد بهبود معانی