امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forefend

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
( forfend =)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forefend

  1. verb Prevent the occurrence of; prevent from happening
    Synonyms: forfend, debar, obviate, deflect, avert, head off, stave off, fend-off, avoid, ward off

ارجاع به لغت forefend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forefend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forefend

لغات نزدیک forefend

پیشنهاد بهبود معانی