امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foreplay

ˈfɔːrpleɪ ˈfɔːpleɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    foreplayed
  • شکل سوم:

    foreplayed
  • سوم‌شخص مفرد:

    foreplays
  • وجه وصفی حال:

    foreplaying

معنی

noun
(تحریک متقابل قبل از عمل جنسی) پیشنوازش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foreplay

  1. noun fondling
    Synonyms: action, caress, cuddling, heavy petting, kissing, lovemaking, making out, necking, oral sex, petting, sex, sexual activity

ارجاع به لغت foreplay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foreplay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foreplay

لغات نزدیک foreplay

پیشنهاد بهبود معانی