امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foreshorten

fɔːrˈʃɔːrtn̩ fɔːˈʃɔːtn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    foreshortened
  • شکل سوم:

    foreshortened
  • سوم‌شخص مفرد:

    foreshortens
  • وجه وصفی حال:

    foreshortening

معنی

verb - transitive
کوتاه نمودار کردن، به‌هم فشردن، خلاصه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foreshorten

  1. verb Reduce in scope while retaining essential elements
    Synonyms: abridge, abbreviate, shorten, cut, contract, reduce

ارجاع به لغت foreshorten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foreshorten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foreshorten

لغات نزدیک foreshorten

پیشنهاد بهبود معانی