امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Forestry

    ˈfɔː- / / ˈfɑː- ˈfɒrəstri
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      forestries

    معنی

    noun
    جنگل‌بانی، احدا جنگل، جنگل‌داری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد forestry

    1. noun forest management
      Synonyms: forest ranging, ranger service, arboriculture, dendrology, afforestation, silviculture, sylviculture, forestation

    لغات هم‌خانواده forestry

    ارجاع به لغت forestry

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «forestry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forestry

    لغات نزدیک forestry

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return